۱ . قدرت نامحدود
نویسنده: آنتونی رابینز. او در سال ۱۹۸۶ کتاب قدرت نامحدود را منتشر نمود. وی با نوشتن کتاب قدرت نامحدود قصد معرفی قدرت فوق العاده انسان را دارد. همان قدرتی که تونی را به درجات بالایی از موفقیت در زندگی هدایت نمود. در طول تاریخ، قدرتی که زندگی ها را کنترل میکرد، اشکال متفاوت و ضد و نقیضی داشته است. در زمان های قدیم قدرت، مظهری از نیروی جسمانی بود. هر کس که قوی تر بود میتوانست هم زندگی خود را اداره کند و هم بر اطرافیانش حاکم باشد. امروزه اکثر ما در دنیای اطلاعات زندگی میکنیم. در جامعه امروز افرادی که داری اطلاعات هستند و مجهز به وسائل ارتباطی هستند همان پادشاهان گذشته اند که دارای قدرتی نامحدود میباشند.
۲ . گودی
نویسنده: جومپا لاهیری. او مهاجر نویسندهی هندی آمریکایی یکی از بهترین نویسندگانی است که به داستان مهاجرت پرداخته است. قهرمانان بنگالی قصههای او اغلب مهاجرند و اغلب به شکل عجیبی بوی سرزمسن پدری میدهند. رمان «گودی» اثر «جومپا لاهیری» است که بازهم ردپای مهاجران را در خود دارد.
۳. گلفباز و میلیونر
نوشته «مارک فیشر» ، نویسنده و سخنران انگیزشی است. این کتاب یکی از مجموعه نوشته های فیشر است که در آن در قالب یک داستان ، آموزش های خود پیرامون بهبود مهارت های کسب و کار و موفقیت در زندگی را ارائه میکند.
۴ . بنویس تا اتفاق بیفتد
نویسنده:هنریت ان کلاوسر ترجمه: اسفندیار واحدوخشوری، ایده کلی این کتاب بسیار ساده است و در همان ابتدای کتاب میتوانید متوجه آن شوید. و آن هم این است که اگر خواسته ای دارید، آن را بنویسید تا شاهد رخ دادنش باشید. در تمامی کتاب نویسنده سعی کرده است این موضوع را شفاف تر بیان کند و اهمیت آن را نشان دهد. این کتاب به موضوع خیلی مهم نوشتن اهداف میپردازد. همان طور که شما هم احتمالا میدانید در دنیا تحقیقات زیادی در مورد نوشتن انجام شده است، مثلا تحقیقی که در دانشگاه هاروارد انجام شد که در آن از افراد هنگام فارغ التحصیل پرسیدند آیا اهداف خود را مکتوی کرده اند و آن را در جایی نوشته اند؟ که در حدود ۳ درصد این کار را انجام داده بودند. اما تحقیق به همین جا ختم نمی شد… در چند سال آینده زندگی این افراد را بررسی و مشاهده کردند.
۵ . خانهای برای شب
نوشته نادر ابراهیمی مجموعه داستان کوتاهی است که در سال ۱۳۴۱ توسط انتشارات روزبهان منتشر شده است. این داستانها شامل «خانه ای برای شب»، «بیگانگی»، «بیمار»، «خال»، «دشنام»، «خروج»، «خانواده بزرگ 1»، «خانواده بزرگ 2»، «آسمان در تسخیر کلاغها» و «کبوتر چاهی به خانه ات برگرد» میباشند. ابراهیمی خانه ای برای شب را با مقدمه ای طولانی در مورد مفهوم داستان شروع میکند و بسیار زیبا و تامل برانگیز تعریف خود را از داستان و هدف اصلی نوشتن، در پاسخ به کسانی که او را به شعار دادن محکوم میکنند و نوشته های او را داستان نمی دانند، شرح میدهد. بخشی از داستان دشنام: سنجاب تنها شد و تنهایی به او امان اندیشیدن داد. با خود گفت: «دنیا پر از همه چیز است، و بی شک جنگل در میان آنها چیزی است، مرا جنگلهای دیگر و درختان سیب وحشی دیگری خانه خواهد شد» و همچنانکه یکی از ترانههای قدیمی جنگل بزرگ را میخواند، به راه افتاد.
۶ . سی اثر
نویسنده: کریستین بوبن ترجمه: حبيب گوهریراد، بوبن در سال ۱۹۱۵ در فرانسه، در شهر کوچکی به نام کروز به دنیا آمد. کودکی آرام و بی دغدغه ای را پشت سر نهاد و در جوانی در همین شهر به تحصیلات آکادمیک پرداخت. او هیچگاه پا از کروز بیرون ننهاده است. وی در جواب گزارشگر مجله ادب «نورل کله» در این باره میگوید : «هرگز اشتیاقی به سفر نداشتم. تنها یک واقعه نظرم را جلب میکند و آن دیدار است. اما فکر میکنم همان چیزی را که در آن سوی دنیا میتوانم ببینم، اینجا، در همین نزدیکی ها هم خواهم دید. در کتاب سی اثر کریستین بوبن شما میخوانید که واقعه ی مرگ تو، تمام وجود مرا در هم ریخت… تمام وجودم، جز قلبم را. آن قلبی که تو ساختی و هنوز میسازی، قلبی که تو، هنوز در نبودت هم با دست های گم شده ات، به آن شکل میدهی و با صدای گم شده ات، آن را به آرامش دعوت میکنی و با خنده های گم شده ات، به آن روشنی میبخشی. دوستت دارم.
۷. چگونه عاشقانه زندگی کنیم
نویسنده: وین دایر. در تمام رابطهها تفاوتهایی وجود دارد که هرگز از بین نخواهند رفت. تفاوتها همیشه وجود خواهند داشت. دیدگاه بیدار از فردی که واقعاً بیدار است و فراتر از موفقیت حرکت میکند، یادتان باشد موفقیت تقریباً همیشه به معنای بدست آوردن یا برنده شدن است. «وین دایر» به ما یاد میدهد که چطور به خودمان ایمان داشته باشیم. وین واقعاً این موهبت را دارد که به دیگران نشان دهد که چطور زندگیشان را بهتر کنند، چه از نظر احساسی، روحی یا روانشناختی. شما نمیتوانید با او مواجه شوید و انسان بهتری نشوید. به وین دایر گوش کنید و شکفتن زندگی و روابطتان را تماشا کنید.
۸ . آسیاب خدایان
نویسنده: سیدنی شلدون، قرار بود استنتن راجرز به ریاست جمهوری ایالات متحد آمریکا برگزیده شود. او سیاستمداری نامدار بود که در نزد عامه مردم مقامی شامخ داشت و دوستان نیرومندش از او حمایت میکردند. لعبت بازان گرد هم آمدند و بازی تازه ای را برای آنانکه میپنداشتند لعبتکانی بیش نیستند، طرح ریزی کردند. برای هر کدام نقشی در نظر گرفتند و سرنوشتی، اما نه گذشته ای و نه آینده ای. بر گذشته آنها خط بطلان کشیدند و تا زمانیکه وجودشان به کار میآمد، برای آنها مجوز باقی ماندن در صحنه را صادر کردند و پس از آن… اگر چه انسان ها به ظاهر شبیهند ولی همگی را نمی توان به سادگی فریفت و به بازی کشانید. همه را نمی توان در قالبهای از پیش ساخته شده جای داد و از حرکت بازداشت. تمامی انسان ها را نمی توان از انسانیت تهی کرد و چشم و گوش و زبان و مغزشان را فرو بست. این کتاب قبلا تحت عنوان «سفیر» و «سفیر کبیر» توسط مترجمان و ناشران متفاوت ترجمه و منتشر شده است.
۹ . ازدواج بدون شکست
نویسنده: ویلیام گلاسر. این کتاب با الهام از تئوری انتخاب به دنبال آن است که گام به گام راه و شیوۀ کنار آمدن و همزیستی رضایتبخش را آموزش دهد. مطالعۀ این کتاب و به کارگیری توصیههای آن و مهمترین آنها «دست کشیدن از روانشناسی کنترل بیرونی» میتواند زندگی زناشویی شادمانه و مسرت بخشی برایمان به ارمغان آورد. شرط اول اثربخشی آموزههای این کتاب این است که بپذیریم زندگی زناشویی یک انتخاب است و این انتخاب هرگز روی ژنهای ما برنامه ریزی نشده است و ما نیاز داریم در بارۀ آن بیاموزیم.
۱۰ . خرس من کجاست
نویسنده: جز آلبروث مترجم: آرتین نائبی داستان درباره پسری بنام ادی است که خرس تدی خود را در جنگل گم کرده و اکنون به دنبال آن میگردد… اما بجای پیدا کردن عروسک خودش با یک تدی غول آسا مواجه میشود!
۱۱ . کتاب به خدای ناشناخته
نویسنده: جان اشتاینبک، ترجمه محمد معینی، رمانیست معنوی و فرازمینی با پایهی رئال. شخصیت داستان جوزف، خانوادهاش را ترک میکند تا جای بهتری را برای آنها پیدا کند. جوزف همراه پدر و برادرانش در مزرعهای زندگی میکند اما به نظر میرسد مزرعه چندان بزرگ نیست و در غرب قیمت زمین ارزان است جوزف میخواهد مزرعه را ترک کند و به غرب برود و پدر دعای خیر را بدرقه او میکند. جوزف آدم عجیبی است جوری ناشناخته و خداوار آدمی که با زمین پیوند دارد و زمین را درک میکند با زمین حرف میزند و روح آب و زمین و پدرش را متوجه میشود. جوزف در سرزمین جدید پا میگیرد و حس میکند و وظیفه او حفاظت از روح زمین است.
۱۲ . وانمود کن او را نمیبینی
نویسنده: مری هیگینز کلارک ترجمه: نفیسه معتکف. زنی جوان، در زمانی نابهجا، در مکانی نابهجا، به طور ناخواسته درگیر ماجرای یک قتل میشود… او ناگزیر است با هویتی دروغین به شهری دیگر برود تا راز قتل را آشکار کند… او مرد دلخواهش را مییابد، اما از اظهار عشق ناتوان است، چرا که لیسی حالت چهرهی ریک را دید و سعی کرد اصلا به روی خود نیاورد. او همیشه احساس میکرد ریک میخواهد با چشمانش او را بخورد.ریک مردی خوش قیافه، لوس و دارای نوعی دلربایی ساختگی بود که کارش را با آن پیش میبرد، و شخصیت او به طور واضح لیسی را ناراحت میکرد.
آخرین دیدگاهها