عدم امنیت شغلی حتی برای استادان دانشگاه
از آغاز انقلاب ۵۷ و اظهار نظر آیت الله روح الله خمینی در مورد دانشگاه و هشدار خطر از دانشگاه و تشبیه آن به بمب خوشه ای تا کنون هیچ گاه خبرهای خوبی از دانشگاه ها به گوش نرسیده و همیشه دستخوش قوانین و فشار های نامتعارف بوده است.
پوشش اجباری دانشگاه ها تا واقعه کوی دانشگاه، نصب دوربینهای تشخیص چهره در سلف دانشگاه، استخدام مداح و مجری تلیزیون بعنوان استاد دانشگاه و در نهایت سرکوب، بازداشت، زندان، کشتار و اعدام دانشجویان.اما در این بین اغلب اساتید دانشگاه هم در زمان های مختلف بارها به انواع مختلف چه در کلاس و چه مصاحبه های تلویزیونی و رسانه ها، با سیاست های دولت جمهوری اسلامی ایران مخالفت خود را اعلام نموده اند که این امر برای دولتمردان قابل هضم نبوده و نخواهد بود.
از این رو اساتید دانشگاه ها با توجه به نقش مهمی که در رشد و پرورش فکری جوانان و جامعه دارند هرگز در امان نبوده اند و تحت شدیدترین فشارها از طرف دولت قرار گرفته اند. بنابراین برای جلوگیری از رشد فکری جامعه، جمهوری اسلامی ایران تنها راه چاره را اخراج اساتید دانشگاه و این کار را ابزاری برای سرکوب بیشتر معترضین بخصوص دانشجویان میداند.
باور کنیم که، دانشگاه نبایستی بشکل حوزه، پادگان و یک مدل (اسلامی!؟) اندیشه اداره شود
از ابتدا دولت جمهوری اسلامی ایران با انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها و گزینشی نمودن اساتید و دانشجویان، تلاش کرده فضای دانشگاه را به سمت سیاستهای خود سوق دهد.تزریق افراد مذهبی، نظامی، ایجاد حوزه، حراست، بسیج در دانشگاه و جایگزین کردن اساتید غیر متخصص به جای افراد متخصص از جمله اقدامات آنها در این زمینه بوده است.از نمونه اخراج های اساتید دانشگاه نباید فراموش کنیم که در سال ۱۳۹۴ دکتر قاسم اکسیری فرد فیزیکدان و متخصص ذرات بنیادی، گرانش و کیهان شناسی، توسط کمیته تعیین صلاحیت و گزینش در دانشگاه خواجه نصیر به دلیل صدای نازک وی از دانشگاه اخرج شد. دلیل اخراج او نداشتن کمال انسانی به خاطر داشتن صدای زنانه عنوان کرده بودند. هرچند که از تعداد اساتید اخراج شده آمار دقیقی وجود ندارد اما بر اساس آمار روزنامه اعتماد، از سال ۱۳۵۸ تا مرداد ۱۴۰۲ اسامی ۱۵۷ نفر از اساتید منتشر شده که به دلایل مختلف و نا معلوم تعلیق، بازنشسته اجباری و اخراج شده اند.
تنها در روزهای ابتدایی شهریور ماه ۱۴۰۲ با کودتائی غیر منتظره بسیاری از استاتید از جمله داریوش رحمانیان، آذین موحد و حسین علایی ( دانشگاه تهران ) علی شریفی زارچی ( دانشگاه صنعتی شریف) آمنه عالی و حمیده خادمی (دانشگاه علامه طباطبایی) سید رضا صالحی امیری (دانشگاه آزاد) رهام افغانی خراسکانی (دانشگاه شهید بهشتی)و محمدرضا نظری نژاد (دانشگاه گیلان) و بسیاری دیگر طی احکام بدوی، ممنوع از تدریس شده بودند، حکم قطعی پایان همکاری، انفصال از تدریس یا قطع حقوق به آنها ابلاغ شده ، و در ادامه کودتا بدون ارئه مدرک یا ادله طی تماس با سارا ملکان (دانشگاه امیرکبیر)، مهام میقانی ( دانشگاه تهران)، مهدی خویی (استاد جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی)، آرمین امیر(عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی) و بسیاری دیگر با آنها قطع همکاری شده است.
یادآوری: در اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: اصل ۲۲-رعایت حقوق ذاتی و شهروندی (امنیت زندگی)، اصل ۲۴-حق آزادی قلم و بیان، اصل ۲۸-حق امنیت کار، اصل۳۴-رعایت حقوق انسانی توسط قانون، به صراحت به حقوق شهروندان اشاره شده، اما چیزی که عیان است دولت جمهوری اسلامی ایران هرگز این حقوق را با توجه به اینکه ملزم به اجرای آن بوده نادیده گرفته، رعایت نکرده است.
ما ضمن اعتقاد به ارتقاء علم، دانش، با نگرشی متعهد به ارزشهای انسانی و آزادی تفکر، اخراج اساتید دانشگاههای ایران را به شدت محکوم نموده و همچنین با استناد به اعلامیه جهانی حقوق بشر بخصوص ماده ۶: (ارزش انسانی در همه جا) ماده ۸: (رعایت حقوق انسانی توسط قانون)، ماده ۱۹:(حق آزادی بیان)، ماده ۲۲:(حق امنیت اجتماعی فرهنگی مالی)، ماده ۲۳: (حق امنیت کار) خواستار احترام و حمایت از اساتید دانشگاه و بازگرداندن آنها به شغل شریف خود هستیم تا بتوانند نقش خود در توسعه دانش و آموزش ادامه دهند.
۱۵۵۵
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
نمایندگی منطقه شمال آلمان
آخرین دیدگاهها