از جمله مشکلات مهاجران افغانستان توسط جمهوری اسلامی ایران، تنها یک نمونه در هریرود افشا شد.
رویدادی که برای مهاجرین افغانستانی در«هریرود»، رخ داده است با هر دلیل و بهانه ای که باشد عملا نقض حقوق بشر است و ضد انسانی ، وفقه ای که گزارش ها و تصاویر آن سرخط خبرهای منطقه و رسانهها قرار گرفته است، نوشتند و خواندیم که اینبار نه با شلیک موشک به هواپیمای مسافربری و نه غرق نمودن کشتی کنارک در مانور نه با کشتار معترضان به خاطر عملکرد نادرست دولت و نه با زنده زنده سوزاندن کارگران در آتش «پلاسکو» و یا دریانوردان در کشتی سانچی بلکه با ضرب و شتم وغرق نمودن تعدادی از مردمان کشور همسایه افغانستان رقم خورد که متاسفانه این گونه عملکرد های غیر قانونی وضدبشری تبعات بزرگتر و جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت تا بدانجا که در روزهای اخیر و در تلافی با این رویکرد، رانندگان کامیونهای ایرانی در افغانستان تهدید به مرگ شدند و یک کامیون ایرانی نیز در هرات به آتش کشیده شد.
در رابطه با غرق شدن۲۳ تن از۷۵ شهروندان افغانستان که بصورت غیر قانونی تصمیم به عبوراز مرزهای ایران را داشتند، وزارت خارجه افغانستان پس از انتشار گزارشهایی مبنی بر شکنجه شدن و به آب انداختن این شهروندان از سوی نیروهای مرزی ایران، کمیته ای «حقیقت یاب» تشکیل داده است و در مقابل، وزارت خارجه ایران بسیار قاطعانه آن را تکذیب می کند. (همانگونه که بارها و بارها شلیک موشک به هواپیمای اوکراینی، به رگباربستن معترضین در نیزارها، شیوع و وروود کرونا در ایران، پروازهای مکرر هواپیمائی ماهان به چین و موارد بیشمار دیگر را تکذیب کرده و می کند).
براساس آخرین گزارش( ۱۳ مای۲۰۲۰) و بگفتۀ محمد حمید طهماسی، رئیس هیأت حقیقت یاب اعزامی به ایران، کشته شدن مهاجران افغانستان توسط نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران با شواهد به دست آمده مورد تائید اعضا قرار گرفته است .
چرا باید چنین شود؟: اگر ایران کشوری مهاجر پذیر نیست و نمی تواند جوابگوی نیاز مهاجرین باشد هرچند غیر قانونی و یا قانونی، چرا برخلاف موازین بین المللی اینچنین عرصه را بر مهاجرین افغانستانی تنگ میکند؟
مگر نه اینکه بسیاری از این مهاجران حتی در سالهای جنگ بین ایران و عراق راهی جبهههای نبرد شدند؟
مگر همین مهاجران نبودند که بعلت توانایی های خود در پستهای مختلف اعم از: پزشک، امدادگر، تعمیرکار، تخریبچی، نامه رسان، مسئول اسکورت و بسیاری از نقشهای دیگر حضور داشتند و آمار جان باختگان و شهدای آنان نیز به بیش از3 هزار و پانصد نفر رسید؟
مگردر سال های پس از جنگ هم برای سازندگی و آبادانی شهرهای تخریب شده و برای گسیل به سوریه تحت عنوان «مدافعان حرمین » و…از حضورشان استفاده نشد؟
آنانکه در هر زمان و در همه موارد آماده گی خود را اعلام داشتند چرا امروز به رودخانه های مرزی افکنده می شوند؟
این برخورد دوگانه از کجا سرچشمه میگیرد؟ چرا و چه گونه تعداد زیادی از شهروندان سوری و لبنانی و عراقی که اکثراً از خانواده های گروهک حشد الشعبی هستند در مدت زمانی کوتاه اقامت ایران را دریافت کرده و براحتی از تسهیلات دولتی بهره مند گردیده اما شهروندان افغانستانی که بعضاً ۳۰ سال است در ایران زندگی کردهاند نه تنها اجازه اقامت در کشور ایران را ندارند بلکه هر ساله با قوانین سختگیرانه تری برای ادامۀ زندگی، تحصیل و بهداشت و درمان روبرو می شوند،
براستی چرا باید چنین شود؟. با توجه به اسناد ومدارک بدست آمده توسط کمیته حقیقت یاب، راستی آزمائی گفته های نجات یافتگان وشاهدان عینی مبنی بر شکنجه و به آب انداخته شدن شهروندان افغانستانی، جهانیان باید این واقعیت تلخ را باور کنند که جمهوری اسلامی ایران به هیچ یک از قوانین بین المللی و تعهدات خویش پای بند نیست اگرچه بارها و بارها تکذیب کند، با استناد به سایر کتمان ها بیانیه ها و تکذیب نامه های صادره در موارد مشابه.
امید است که سایر نهاد ها، جوامع حقوق بشری و تمامی دولتهای دمکراتیک، همصدا با ما شوند و ضمن محکوم نمودن این اقدام ضد بشری خواهان روشن شدن این مسئله و پاسخگوئی دولت ایران گردند، چرا که این فاجعه نه فقط در تضاد با مادۀ ۳،۵ و۱۴منشور جهانی حقوق بشر، بلکه ناقض اهداف۱۰،۱۱ و۱۶از سند۱۷ گانه۲۰۳۰ یونسکو، کرامت انسانی و حقوق کودکان نیز هست، پس عجیب نیست اگر مثل شلیک مستقیم نیروهای جمهوری اسلامی ایران به کولبران، شلیک موشک به پرواز شماره ۷۵۲هواپیمای مسافربری اوکراین و مثل شلیک مستقیم به کودکان و نوجوانان در اعتراضهای آبان ۹۸، در میان اجساد شهروندان افغانستانی که در هریرود غرق شدند، پیکر بی جان کودک ۱۲ ساله ای هم دیده شود، چرا که کودک کشی عادت دیرینه دولتمردان و متاسفانه نیروهای امنیتی و انتظامی در کشور ایران است.
۱۲۸۰
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
آخرین دیدگاهها