اطلاعیه ۱۳۵۹ کمیته دفاع از حقوق ورزش و ورزشکاران در خصوص حق آزادی بیان و عدم امکانات در ورزش و فرار نخبه های ورزشی

رنجهای دامنه دار و ادامه دار در ورزش ایران

عادل فردوسی پور: “واقعا در آن زمان هیچ جوابی برای بچه‌های کلاسم نداشتم”

این جمله کوتاه اما پراز درد پاسخی است از یک استاد دانشگاه، بهترین مجری و مفسر طراز اول در ارایه برنامه های ورزشی که در بیان درماندگی خود از جواب به پرسش دانشجویانش برای “انتخاب ماندن یا رفتن از ایران” بر زبان می آورد.

کوتاه زمانی قبل از اجرای برنامه، مردان سیاست پیشه، حکم به برکناری او و حذف چالشی ترین برنامه ورزشی تاریخ ایران را دادند تا دیگر تریبونی برای افشای فسادهای حاکم بر سازمان، دستگاه و بویژه ورزش فوتبال نداشته باشد و با فراغت خاطر به رانت خواری، اختلاس و زیرمیزی هائی بپردازند که درغیاب اوبه روی میز هم انتقال پیدا کرده است ناگفته نماند که در ابلاغ و اجرای این امر نیز مثل همیشه فرمان وامضای رهبر نقشی پر رنگتر و برحسته تر ازسایرین داشت،

بگفته محمد سرافراز رئیس سابق سازمان صدا و سیما «حذف عادل فردوسی‌پور با دستور از جانب بیت رهبری بود که در قبل نیز چندین بار ابلاغ شده بوده اما پذیرفته نشد» آقای سرافراز، فشار دفتر رهبری برای تعطیلی این برنامه را، دخالت فردوسی‌پور در موضوعات غیر ورزشی از جمله مصاحبه با محمدجواد ظریف در شب یلدای سال ۱۳۹۴ می داند اگرچه آقای فردوسی پور نخستین قربانی فساد در جامعه ورزشی ایران نبوده و نخواهد بود.

“نوید زنگنه” کشتی گیر محجوبی که در اعتراضات آبان ماه با تفنگ ساچمه ای مورد هجوم ماموران امنیتی قرار گرفت به کشور کانادا مهاجرت کرده است و“علیرضا فیروزجا” نابغه جهانی شطرنج نیز چندی پیش اعلام کرد که دیگر زیر پرچم دولت جمهوری اسلامی ایران مسابقه نخواهد داد که دردمندانه اینگونه اخبار دریافتی پیرامون ترک میادین ورزشی توسط قهرمانانی از کُشتی، شمشیربازی، تِکواندو، هَندبال، قایقرانی، شطرنج و…دیگر رشته های ورزشی اتفاقی تازه نیست بویژه در ماههای اخیر، زیرا فضا برای ورزشکاران آنچنان تنگ و فشارها به قدری زیاده از حد شده است که در موجی تازه، حتی قهرمانان پارالمپیکی نیز حاضرند مصائب وسختی های زندگی درغربت را به جان خریدار باشند شاید اندک آرامشی و اندک احترامی که لایق آنند دریافت کنند.

“محسن کاییدی” و “محمد خالوندی”، دو مدال آور پارا دو ومیدانی کشورمان با کوله باری از مدالهای رنگین جهانی، درست در روزهایی جلای وطن کردند که هنوز داغ اعدام نوید افکاری کشتی گیر شایسته و مدال آفرین کشورمان بر دلهای ماست. کاییدی از ارزش قائل نشدن گله مند بود و حتی دو سال پیش، هشدارش به ترک وطن را فریاد زد تا شاید گوش شنوایی در جمع متصدیان ورزش یافت شود، اما گوئیا بگفته شاعرغزل سرای ایران یغمای جَندَقی:

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من      آنچه البته به جایی نرسد فریاد است

اهمیت این تغییر تابعیت را زمانی بهتر درمی یابیم که بدانیم کشور ترکیه در آخرین دوره پارالمپیک تنها 9 مدال بدست آورده ولی کاییدی، خود به تنهایی دارنده 32 مدال معتبر بین المللی است، و افسوس که ماچه گوهرهایی را به رایگان از وطن می رانیم در حالیکه کشورهای جهان، با صرف هزینه های هنگفت و با جذب نخبگان ورزشی، تلاش در کسب افتخار برای مردم خود دارند!.

 دولت جمهوری اسلامی ایران آشکارا تک ستاره های باقیمانده در ورزش کشورمان را بسوی فرار و انزوا سوق می دهد تا آسمان ورزش ایران هر روز تاریکتر شود، در آخرین نمونه از لیست بی پایان پناهندگان ورزشی، “علی قربانی” قرار دارد مهاجم پر افتخار تیم فوتبال کشور، اکنون تغییر تابعیت داده است و با پیراهن کشور “آذربایجان” او “عرق” میریزد و ایرانیان “اشک”، بر این اساس: ما با احترام به منشور کمیته جهانی المپیک، با استناد به اعلامیه جهانی حقوق بشراز جمله مواد ۱، ۲، ۲۲ از منشور جهانی حقوق بشر و همچنین اهداف آموزشی ۱۷ گانه سند ۲۰۳۰ یونسکو، خواستار اعاده حقوق اساسی ورزشکاران، قطع نفوذ همه جانبه نهادهای مذهبی، سیاسی و امنیتی در ساختار ورزش ایران بوده و دولت جمهوری اسلامی ایران را موظف به اجرای کلیه قوانین و موازین بین المللی در امور ورزش می دانیم.

۱۳۵۹

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

کمیته دفاع از حقوق ورزش و ورزشکاران

ماده۱: اعلامیه جهان حقوق بشر: ۱برابری در حرمت وحقوق  مادهٔ ۲:برابری همه افراد با نژاد ومذهب وعقیده و ملیت و دارایی و جنسیت متفاوت

ماده ۲۲: حق برخورداری از امنیت اجتماعی,اقتصادی و فرهنگی