دکتر بهرام صلواتی، عضو هیئت علمی موسسه مطالعات و مدیریت :
ایران رتبه چهارم مهاجرین تحصیلکرده را دارد.
جوانانی که با امید دست یافتن به جایگاه مناسب اجتماعی وارد دانشگاه ها می شوند و در بدترین شرایط ممکن و با کمترین تسهیلات، بیش ازپنج تا هفت سال از عمر خود را صرف تحصیل میکنند و پس از آن وارد جامعه ای می شوند که روابط، پارتی بازی،عدم کفایت، خودی ها و…در جای جای سیستم مدیریتی آن نقش پررنگی را دارد و حرف اول را می زند، لاجرم یا به اميد يافتن عرصه هائی تازه برای کار و زندگی ترک دیار می کنند و راهی خارج از مرز های ایران می شوند. یا با نا امیدی مطلق در مورد آیندۀ خویش، تن به هر کار و حرفه ای میدهند که کمترین قرابت و ارتباطی با سالها مطالعه و خون دل خوردنشان ندارد، هرچند که اکثرشان در گروه چهل درصد تحصیل کرده های بیکار قرار میگیرند .
عدم شناخت و درک مسئولین امر و برنامه ریزان کشور از شرایط، مشکلات و معضلات جوانان ایران زمانی بیشتر نمایان می شود که بهنگام سخنرانی از طریق رسانه ها و تریبون های مختلف، جوانان را به ازدواج در سنین پایین تشویق می کنند،غافل از آنکه در شرایط امروزایران، ازدواج برای بسیاری از اقشار جامعه، در هر سنی امکان پذیر نیست.
از زمان شکل گيری دولت جمهوری اسلامی ایران برقراری روابط بين دختران و پسران اگرخارج از چهارچوب ازدواج غير قانونی (حتی اگر بصورت تحقيقات دانشجوئی ) باشد جرم است وماموران انتظامی، بسيجی، سپاهی و.. در صورت مشاهده آنان را بازداشت می کنند و کارشناسان همین امر (نا آشنايی جوانان با يکديگر پيش از ازدواج ) را یکی از عمده ترين دلايل رشد آمار طلاق معرفی می کنند
سیاست های غلط اقتصادی موجب شده است که با وجود ترغیب دولت به ازدواج زودهنگام، نرخ ازدواج ، بخصوص در میان جوانان کاهش پیدا کند، آقای حامد برکاتی مدیرکل دفتر سلامت جمعیت و خانواده وزارت بهداشت در این باره می گوید: آمار ازدواج نسبت به دهه گذشته، چهل درصد کاهش داشته است و از هر سه ازدواج ، یک مورد هم به طلاق ختم می شود.
در شرایط موجود ازدواج و تشکیل زندگی مشترک جزو برنامه جوانان ایران درآینده ای نزدیک نیست و اکثر آنان بفکر تجرد قطعی در زندگیشان هستند و تنهایی را به زندگی مشترک ترجیح میدهند زیرا:
بحران اقتصادی هرگونه امکان درآمد زائی برای جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاه ها، غیر ممکن ساخته است.
تورم روزافزون موجب تغییر نگرش، دلسردی و نا امیدی آنان نسبت به فردا و فرداهای زندگی خود گردیده است.
عدم امنیت و ثبات شغلی، و دسترسی به منبع درآمدی مناسب برای پایه گذاری یک زندگی مشترک اگر هم باشد به صورت قرارداد های کوتاه مدت است با حقوقی غیر منطبق با مسئولیت و تخصص.
ناتوانی اقتصادی والدین در حمایت از فرزندان، پای بندی به سنت های خانواده گی در برقراری و تهیه مهریه و جهیزیۀ سنگین و مشکل مسکن، از مهمترين موانع ازدواج به شمار می روند و تا هنگامیکه متولیان امر در مورد حمایت از نسل جوان هیچ برنامه مشخصی را در دست اقدام نداشته باشند بحران شديدتر از این نیز خواهد شد هرچند که مسئولان در اين زمينه پیوسته به دنبال توجيه های غیر واقعی هستند، متاسفیم ازاینکه:
دنيا به دنبال کشف يافته های جديد علمی است و گماشته های دولت ایران به دنبال کشف چگونگی روابط جوانان.
و به یاد داشته باشیم که :
در بازار سیاه خرید و فروش اندام همچنان بسیاری از جوانان ایران اندام های خود را متاع نان می کنند
جوانان ایران با آگاهی و شناخت نسبت به اهداف سند ۱۷ گانه ۲۰۳۰ یونسکو و همچنین با برقراری این اهداف درمدیریت کشور، مخصوصا اهداف:۱ ، ۲، ۳، ۴، ۵، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۶و ۱۷ یعنی زندگی توأم با : بدون فقر، بدون گرسنگی، سلامتی مطلوب، کیفیت آموزش، برابری جنسی، کار و اقتصاد خوب، زیرساخت خوب و نوآوری، کاهش نابرابری، شهرها و جوامع پایا، صلح و عدالت و همکاریها در توسعه پایا، هرگز حاضر به ترک و جلای میهن نخواهند شد چراکه آینده آنان روشن و همراه با موفقیت های روزافزون است و ما نیز در راستای رسیدن به اهداف یاد شده از تمامی امکانات موجود بهره خواهیم گرفت.
۱۲۸۴
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو
آخرین دیدگاهها